مدح و ولادت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
تـشـنـگـان را سـحاب پیدا شد رحـمت بـیحـسـاب پـیـدا شد در دل ایـن کــویـــر تــفــیـده بحـر جـوشـیـد و آب پـیدا شد چـشـمِ چـشـمانـتظارها روشن روی حـق بـینـقـاب پـیدا شد در جــمـال مـنــوّرِ یـک مــاه چـــارده آفــتــاب پــیــدا شــد هـمـه عـالـم تـراب مـقــدم او هـیـبـت بــوتــراب پـیــدا شـد چشمتان روشن ای مسلـمانان روح اســلام نــاب پـیــدا شـد اهـل ایــمــان امـانــتــان آمــد او همان وجه ذات ذوالمنن است عالمی را چراغ انجـمن است او همان کعبۀ وصال خداست که وجودش مطاف مرد و زن است نه به بتخانه چون خـلـیل خـدا او به هر جا بت است، بتشکن است بر لبش دم به دم کلام خداست با خدا لحظه لحظه همسخن است گرچه ما دورش از وطن دیدیم ماه مصر است و یوسف وطن است هم به دستش زمام مُلک وجود هم امام تو، هم امـام من است آفـریـنـش بــود بـه فـرمـانـش نه زمـین بـاد نه زمـان بیتـو شـده دلـگـیـر آسـمـان بـیتــو ذکر ما در هجـوم ظلم و ستم گشته «الغوث و الامان» بیتو شـعـلۀ «الفـراق» جای نـفـس خـیـزد از سـیـنۀ جهـان بیتو نه به گـل هـست چشمِ دیدارم نه به دل شـوقِ بوستان بیتو دور هم صبح جمعـهها تا کی جـمع گـردنـد دوسـتان بیتو؟ گرچه باشـد چـراغ بـسیارش مانده تاریک، جمکـران بیتو قـبـر پـنـهـان مــادرت زهــرا همچـنان مـانده بینشان بیتو تو کـه خـورشـیـد عـالم جانی |